شعر عاشقانه و قشنگ
شعر عاشقانه و قشنگ
بسوزد خانه لیلی و مجنون که
رسم عاشقی در عالم انداخت
اگر لیلی به مجنون داده می شد
دل هیچ عاشقی رسوا نمی شد
شعر عاشقانه و قشنگ
کمر بسته ام به خودکشی بیخیـــال هم نمی شوم
هم دست اند با من این سیگارهای تلخ
و این لحظه های تنهایی و این خاطرات تلخ
شعر عاشقانه و قشنگ
خورشید را باور دارم
حتی اگر امروز درخشش را نبینم
عشق را باور دارم
حتی اگر ذره ای به چشم اید
او را باور دارم
حتی اگر همینک صدایش را نشنوم
شعر عاشقانه و قشنگ
شبی بود برفی
هوا سرد بود و کولاک
بهانه ای برای با هم بودن!
زیر چترم تا پایان کوچه همراه شدی
کاش هوا همیشه سرد و برفی باشه
تا من و تو بهانه ای برای با هم بودن داشته باشیم
شعر عاشقانه و قشنگ
یاد و خاطرت از دلم نرفت
چشمای تو هیچ وقت از یادم نرفت
یاد عشقت مونده تو قلب من…
(بیاد عشق قدیمی که دیگه پیشم نیست)
شعر عاشقانه و قشنگ
کلی می جنگن با هم تا اسیر بگیرن
ما نجنگیده اسیرتیم با وفا
شعر عاشقانه و قشنگ
هی لوتی سه راه بیشتر نداری:
۱ـ با من باشی
۲- با تو باشم
۳- با هم باشیم!
شعر عاشقانه و قشنگ
دستمال خیس آرزوهایم را فشردم همین ۴ قطره چکید
زنده باد رفیق با معرفت !
شعر عاشقانه و قشنگ
مثل ایرانسل خرابتم
مثل ۹۱۹ همراهتم
مثل ۹۱۲ رفیق با کلاستم
شعر عاشقانه و قشنگ
زنگ در خونتم
هر کس تو رو بخواد باید منو بزنه
شعر عاشقانه و قشنگ